با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    محق به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    دارنده‌ی حق، حق‌به‌جانب

    فونتیک فارسی

    mohegh(gh)
    صفت
    entitled, rightful, worthy, deserving, deserved, in the right, justified, due

    - مشتری محق درخواست رفتار ویژه‌ای داشت.

    - The entitled customer demanded special treatment.

    - فرزندان محق از پیروی قوانین خودداری کردند.

    - The rightful children refused to follow the rules.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد محق

    1. حقدار، ذی‌حق، صاحب‌حق، حق به‌جانب
    2. محو، فنا
    3. محو کردن، پاک کردن
    4. درمحاق افتادن
    5. کاستن، کاهیدن

    ارجاع به لغت محق

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «محق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محق

    لغات نزدیک محق

    پیشنهاد بهبود معانی