با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    محلول به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    مایع

    فونتیک فارسی

    mahlool
    اسم
    liquid, solution, lotion, rinse, wash, fluid, emulsion

    - محلول نرمال

    - a normal solution

    - محلول اشباع‌شده

    - a saturated solution

    - این محلول همه‌ی لکه‌ها را خواهد برد.

    - This liquid will spot out all of the stains.
    دارای قابلیت حل شدن در یک مایع

    فونتیک فارسی

    mahlool
    صفت
    dissolved, liquified, soluble

    - مواد شیمیایی محلول

    - the dissolved chemicals

    - شکر محلول در آب

    - the dissolved sugar in the hot water
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد محلول

    1. صفت ≠ حلال
    2. حل‌شده

    ارجاع به لغت محلول

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «محلول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محلول

    لغات نزدیک محلول

    پیشنهاد بهبود معانی