امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مخدوش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارای خدشه

فونتیک فارسی

makhdoosh
صفت
altered, erased, tampered-with, having signs of alteration, doctored

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- گذرنامه‌ی مخدوش از اعتبار ساقط است.

- A tampered-with passport is invalid.

- نقاشی مخدوش به دیوار آویخته شده بود.

- The altered painting hung on the wall.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مخدوش

  1. مترادف:
    خدشه‌دار خراشیده معیوب دست‌خورده
    متضاد:
    بی‌عیب سالم

ارجاع به لغت مخدوش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخدوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مخدوش

لغات نزدیک مخدوش

پیشنهاد بهبود معانی