امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مداخله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

modaakhele
intervention

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مداخله

  1. مترادف:
    پادرمیانی شفاعت میانجیگری وساطت
  1. مترادف:
    دخالت دخل‌وتصرف دست‌اندازی
  1. مترادف:
    شرکت مداخلت
  1. مترادف:
    مباشرت

ارجاع به لغت مداخله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مداخله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مداخله

لغات نزدیک مداخله

پیشنهاد بهبود معانی