امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مدار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

madaar
orbit, pivot, axis

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مدار

  1. مترادف:
    دوایر فرضی موازی باخط استوا
  1. مترادف:
    مسیر
  1. مترادف:
    دور گرد پیرامون
  1. مترادف:
    حیطه پهنه
  1. مترادف:
    مسیر فرضی حرکت انتقالی‌سیارات
  1. مترادف:
    مسیر جریان (برق والکترومغناطیسی)
  1. مترادف:
    مرکز
  1. مترادف:
    حلقه
  1. مترادف:
    دورزدن گردش کردن

ارجاع به لغت مدار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مدار

لغات نزدیک مدار

پیشنهاد بهبود معانی