امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مذهبی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

وابسته به مذهب، دیندار، مؤمن

فونتیک فارسی

mazhabi
صفت
religious, godly, ecclesiastical, devotional, divine, sacred, theological, self-righteous, denominational, devout, holy, religionist, churchgoer

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مذهبی

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    غیرمذهبی
  1. مترادف:
    مذهب‌گرا باتقوا دیندار مومن متقی
  1. مترادف:
    دینی

ارجاع به لغت مذهبی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مذهبی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مذهبی

لغات نزدیک مذهبی

پیشنهاد بهبود معانی