امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مراقب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

moraagheb
attentive, watchful

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مراقب

  1. مترادف:
    اسم
  1. مترادف:
    پاسدار حارس دیده‌بان دیده‌ور گماشته محافظ مستحفظ مهیمن نگاهبان نگاهدار نگهبان
  1. مترادف:
    آگاه گوش‌بزنگ مترصد متوجه ملتفت منتظر مواظب ناظر
  1. مترادف:
    رقیب

ارجاع به لغت مراقب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مراقب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مراقب

لغات نزدیک مراقب

پیشنهاد بهبود معانی