با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مسابقه‌ی دو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

هماورد دویدن

فونتیک فارسی

mosaabegheye do
اسم
ورزش running race, track event, footrace

- او در مسابقه‌ی دو به مقام اول دست یافت.

- He finished in first place at the local running race.

- ماه‌ها تمرین کردم تا برای مسابقه‌ی دوی طاقت‌فرسا آماده شوم.

- I trained for months to prepare for the grueling footrace.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مسابقه‌ی دو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسابقه‌ی دو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسابقه‌ی دو

لغات نزدیک مسابقه‌ی دو

پیشنهاد بهبود معانی