با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مسلط بودن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

غالب بودن

فونتیک فارسی

mosallat boodan
فعل لازم
to predominate, to dominate, to rule over, to rule, to control, to cover

- تکنولوژی جدید بر بازار مسلط است.

- The new technology dominates the market.

- کاپیتان با اطمینان و اقتدار بر کشتی مسلط بود.

- The captain ruled over the ship with confidence and authority.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مسلط بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسلط بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسلط بودن

پیشنهاد بهبود معانی