امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مسیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جهت، راه

فونتیک فارسی

masir
اسم
path, track, line, circuit, route, course, direction, beat, run, drift, flight, trajectory, vector, heading, lane

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- مسیر مسابقه‌ی دوچرخه‌سواری

- the course of the bicycle race

- مسیر رودخانه

- a river's course

- مسیر سپاه اسکندر را روی این نقشه کشیده‌ام

- I have traced the course of Alexander's army on this map

- یکی از رستوران‌هایی که در مسیر ما واقع شده بود

- one of the restaurants that was located on our path

- در مسیر اهواز - تهران

- on the Ahwaz-Tehran road

- مسیر انحرافی

- detour, side track
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسیر

  1. مترادف:
    جاده راه معبر
  1. مترادف:
    خط‌سیر
  1. مترادف:
    گذر گذرگاه
  1. مترادف:
    مدار

ارجاع به لغت مسیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسیر

لغات نزدیک مسیر

پیشنهاد بهبود معانی