با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مشارکت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

همدستی

فونتیک فارسی

moshaarekat
اسم
participation, partnership, association, contribution, collaboration, coordination, cooperation

- میزان مشارکت

- degree of participation

- مشارکت چندگانه در کارهای خانه

- multiple participation in house chores

- با مشارکت پسرم داوود

- in partnership with my son David

- مشارکت همه‌ی اعضای تیم برای موفقیت پروژه‌ی ما بسیار مهم است.

- The participation of all team members is crucial for the success of our project.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مشارکت

ارجاع به لغت مشارکت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مشارکت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مشارکت

لغات نزدیک مشارکت

پیشنهاد بهبود معانی