امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مشخص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

moshakhkhas
(one) who distinguishes or specifies, [med.] diagnostic, [gram.]diacritical

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
distinguished, marked, specified, defined
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مشخص

  1. مترادف:
    آشکار برجسته روشن مبرهن متمایز مسجل معلوم معین ممتاز ممیز واضح
    متضاد:
    نامشخص نامعلوم
  1. مترادف:
    تشخص‌یافته

ارجاع به لغت مشخص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مشخص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مشخص

لغات نزدیک مشخص

پیشنهاد بهبود معانی