با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مصیبت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بدبختی، بلا

فونتیک فارسی

mosibat
اسم
disaster, tragedy, curse, blight, scourge, catastrophe, plague, suffering, cataclysm, woe, affliction, calamity, tragic loss, tribulation

- تعصب بی‌جا بزرگترین مصیبت جوامع عقب‌افتاده است.

- Intolerance is the greatest curse of backward societies.

- خانواده دچار یک مصیبت دیگر شد.

- The family was struck by another tragedy.

- کمال‌گرایی می‌تواند هم نعمت و هم مصیبت باشد.

- Perfectionism can be both a blessing and a curse.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مصیبت

ارجاع به لغت مصیبت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مصیبت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مصیبت

لغات نزدیک مصیبت

پیشنهاد بهبود معانی