با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    مطمئن به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    دارای اطمینان، آرام، آسوده‌خاطر، ایمن، خاطرجمع، دلگرم

    فونتیک فارسی

    motma'en[n]
    صفت
    assured, confident, certain, secure, safe, sure, definite, sound, positive, tried, anchored, hunky-dory, reliable, decided, self-assured, clear, believable, self-possessed

    - در جای امن، پیش آدم مطمئن

    - in safe hands

    - مطمئن هستم که پیروز خواهیم شد.

    - I am confident that we will triumph.

    - درباره‌ی قیمت مطمئن نیستم.

    - I am not sure of the price.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مطمئن

    1. آرام، آسوده‌خاطر، ایمن، خاطرجمع، دلگرم، زاهل، قانع، معتمد، موثق، قابل اطمینان، موثوق، واثق ≠ نامطمئن

    ارجاع به لغت مطمئن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مطمئن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مطمئن

    لغات نزدیک مطمئن

    پیشنهاد بهبود معانی