با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    مغرور به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    متکبر، دارای غرور، گردن‌فراز

    فونتیک فارسی

    maghroor
    صفت
    haughty, vain, conceited, cocky, hoity-toity, tofee-nosed, overweening, arrogant, supercilious, high-hat, stuck-up, presumptuous, imperious, insolent, swellheaded, bumptious, vainglorious, disdainful, snobbish, lordly

    - خود را گرفتن، مغرور شدن، باد کردن، فخر فروختن

    - be/get/ride on one's high horse

    - جوان انگلیسی مغرور و اشرافی

    - a haughty young milord
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مغرور

    1. پرادعا، پرمدعا، خودبین، خودپرست، خودپسند، خودخواه، خودستا، غره، فریفته، گران‌سر، گردن‌فراز، متبختر، متفرعن، متکبر، مدمغ، مستکبر ≠ افتاده، فروتن

    ارجاع به لغت مغرور

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مغرور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مغرور

    لغات نزدیک مغرور

    پیشنهاد بهبود معانی