امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مقطوع به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

maghtoo'
cut off, interrupted, fixed (as a price)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقطوع

  1. مترادف:
    قطع‌شده بریده
    متضاد:
    غیرمقطوع
  1. مترادف:
    قطعی معین ثابت طی‌شده

ارجاع به لغت مقطوع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقطوع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مقطوع

لغات نزدیک مقطوع

پیشنهاد بهبود معانی