با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

موازی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

هم‌راستا

فونتیک فارسی

movaazi
صفت
parallel, collateral

- تراکتورها شیارهای موازی در زمین ایجاد می‌کردند.

- Tractors furrowed the land in parallel lines.

- دو خط موازی هرگز با هم برخورد نمی‌کنند.

- Two parallel lines never meet.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد موازی

ارجاع به لغت موازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/موازی

پیشنهاد بهبود معانی