امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مژگان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مژه‌ها

فونتیک فارسی

mozhgaan
اسم جمع
eyelashes

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- مژگان بلند و سیاه او

- her long, black eyelashes

- در یک مژگان به هم زدن

- in tin a wink
نام زن

فونتیک فارسی

mozhgaan
اسم خاص
feminine proper noun, Mozhgan

- مژگان مایه‌ی سربلندی این دانشگاه است.

- Mozhgan is an asset to this university.

- مژگان هفت ساله بود که پدرش فوت کرد

- Mozhgan was seven when her father died

- مژگان و برادرش علیرغم تفاوت‌های زیادشان همدیگر را دوست دارند

- Mozhgan and her brother loved each other despite their great differences
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مژگان

  1. مترادف:
    ردیف‌مژه‌ها موهای‌پلک مژه‌ها

ارجاع به لغت مژگان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مژگان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مژگان

لغات نزدیک مژگان

پیشنهاد بهبود معانی