با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

نافرجام به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌نتیجه، بدعاقبت

فونتیک فارسی

naafarjaam
صفت
unsuccessful, useless, futile

- تلاش‌هایم برای تعمیر گلدان شکسته نافرجام بود.

- My attempts to fix the broken vase were futile.

- کوشش برای عوض کردن نظر او نافرجام بود.

- It was a futile effort to convince him to change his mind.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نافرجام

ارجاع به لغت نافرجام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نافرجام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نافرجام

لغات نزدیک نافرجام

پیشنهاد بهبود معانی