با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

نامتعارف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

غیرعادی

فونتیک فارسی

naamota'aaref
صفت
eccentric, uncommon, spacy, spacey, out of the ordinary, batty

- رفتار نامتعارفش درک او را برای دیگران سخت می‌کرد.

- His eccentric behavior made it difficult for others to understand him.

- سلیقه‌ی نامتعارف

- an eccentric taste

- علیرغم شخصیت نامتعارفش بسیار مستعد بود.

- Despite her eccentric personality, she was incredibly talented.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت نامتعارف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نامتعارف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نامتعارف

لغات نزدیک نامتعارف

پیشنهاد بهبود معانی