امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ناکامی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شکست، ناکامیابی

فونتیک فارسی

naakaami
اسم
failure, disappointment, defeat, lack of fulfillment or accomplishment, being stymied, frustration, death during one's youth

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- ترس از ناکامی در مخیله‌اش قوت می‌گرفت.

- Fear of failure loomed large in his mind.

- فکر یک ناکامی دیگر او را رنج می‌داد.

- He was oppressed by the thought of another failure.

- ناکامی فرصتی برای یادگیری و رشد است.

- Failure is an opportunity to learn and grow.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناکامی

  1. مترادف:
    حرمان حسرت نامرادی نومیدی یاس
    متضاد:
    کامیابی

ارجاع به لغت ناکامی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناکامی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناکامی

لغات نزدیک ناکامی

پیشنهاد بهبود معانی