با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ناگزیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ناچار، ملزم

فونتیک فارسی

naagozir
صفت قید
perforce, of necessity, inevitable, inevitably, inescapable, inescapably

- این تصمیم ناگزیر به تنش‌های سیاسی منجر خواهد شد.

- The decision will inevitably lead to political tensions.

- ناگزیر شدن

- to be forced to , to have to, to be compelled to
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناگزیر

ارجاع به لغت ناگزیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناگزیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناگزیر

پیشنهاد بهبود معانی