امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نشست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

neshast
act of sitting, session, subsidence, sinking

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نشست

  1. مترادف:
    اجلاس انجمن جلسه جلوس گردهمایی مجلس مجمع
  1. مترادف:
    فرونشینی

ارجاع به لغت نشست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نشست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نشست

لغات نزدیک نشست

پیشنهاد بهبود معانی