امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نصب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

nasb
erection, installation, appointment

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نصب

  1. مترادف:
    برپایی
    متضاد:
    عزل
  1. مترادف:
    انتصاب برگماری گمارش منصوب

ارجاع به لغت نصب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نصب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نصب

لغات نزدیک نصب

پیشنهاد بهبود معانی