با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    نظر به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    نگاه

    فونتیک فارسی

    nazar
    اسم
    look, glimpse, sight, glance

    - نظری اجمالی بر نقشه انداخت.

    - He took a quick glimpse at the map.

    - به چپ و راست نظر نیفکن.

    - Don't glance left and right.

    - با یک نظر منظور او را حدس زدم.

    - I guessed his intention at a glance.
    فکر، عقیده

    فونتیک فارسی

    nazar
    اسم
    opinion, mind, thought, judgement, view, discretion

    - به نظر او شام بدون ترشی کامل نیست.

    - In his opinion, a dinner is incomplete without pickles.

    - اختلاف‌ نظر ناچیز

    - a slight difference of opinion
    عامیانه dekko
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد نظر

    1. تماشا، چشم، دیدن، دید، عنایت، مشاهده، نظاره، نگاه، نگرش
    2. زعم، عقیده
    3. راء‌ی، نقشه
    4. جنبه، حیث، لحاظ، منظر
    5. اندیشه، تفکر
    6. دیدگاه، نظریه

    ارجاع به لغت نظر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نظر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نظر

    لغات نزدیک نظر

    پیشنهاد بهبود معانی