امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جدید، تازه

فونتیک فارسی

صفت
new, modern, unused, modernistic, neoteric, modernized, novel, fresh, newfangled, pristine

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- کاملاً نو

- perfectly new

- گلچینی از شعر نو انگلیسی

- an anthology of modern English poetry
جدید، نوین، تازه

فونتیک فارسی

سازه‌ی پیوندی
fresh, new

- نوساز

- newly built

- نوجوان

- adolescent
جانور شناسی
gnu
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نو

  1. مترادف:
    ابتکاری بدیع بکر تازه جدید طرفه طری طریف مدرن نوین
    متضاد:
    قدیم کهنه

ارجاع به لغت نو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نو

لغات نزدیک نو

پیشنهاد بهبود معانی