امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نوزاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طفل تازه‌زاییده‌شده

فونتیک فارسی

nõzaad
اسم
baby, infant, newborn, neonate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- بازدم ملایم نفس نوزاد

- the soft exhalation of the baby's breath

- نوزاد از پستان مادر شیر می‌خورد.

- A baby drinks milk from the mother's breast.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت نوزاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوزاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نوزاد

لغات نزدیک نوزاد

پیشنهاد بهبود معانی