امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نژاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

قومی که از لحاظ ظاهری و اصل و نسب با یکدیگر مشابهت دارند

فونتیک فارسی

nezhaad
اسم
race

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- در قدیم افراد بشر را به چهار نژاد تقسیم می‌کردند

- in the past, they used to divide humans into four races

- ازدواج‌های میان‌نژادی و مهاجرت غیرعملی بودن تقسیم‌بندی‌های نژادی را اثبات می‌کند

- interracial marriages and immigration prove the impracticality of racial classifications

- نژاد برایم فرق نمی‌کند چه سیاه، سفید، قهوه‌ای یا زرد.

- Race makes no difference to me whether black or white, brown or yellow.

- رفتار منصفانه با مردم بدون درنظر گرفتن نژاد و مذهب آن‌ها

- a fair treatment of people without regard to their race or religion

- تبعیض بر پایه‌ی نژاد یا ملیت یا کیش

- discrimination on the basis of race or nationality or creed
گونه‌ی جانوری، نسل

فونتیک فارسی

nezhaad
اسم
sub-species, species, strain

- شکار بی‌رویه نهنگ می‌تواند نژاد آن را منقرض کند.

- Too much whaling can make whales extinct.

- نژاد زنبور

- bee race

- نژاد زیست شناختی

- ethnobiologic
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نژاد

  1. مترادف:
    اصل تبار دودمان ذریه عرق گوهر نتاج نسب نسل

ارجاع به لغت نژاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نژاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نژاد

لغات نزدیک نژاد

پیشنهاد بهبود معانی