امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نکوهش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سرزنش

فونتیک فارسی

nekoohesh
اسم
reproach, reprimand, rebuke, censure, scold

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- نکوهش مادرش او را سخت شرمنده کرد.

- His mother's reprimand made him very embarrassed.

- او به خاطر دیر رسیدن به محل کار مورد نکوهشی رسمی از جانب رئیسش قرار گرفت.

- She received a formal reprimand from her boss for arriving late to work.
غیبت، بدگویی

فونتیک فارسی

nekoohesh
اسم
ادبی backbiting, defamation, denigration, slander, vilification

- از نکوهش دشمنان نمی‌ترسید.

- He was not afraid of his enemies' slanders.

- انتقاد سازنده و نکوهش بی‌اساس

- constructive criticism and baseless slander
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نکوهش

  1. مترادف:
    بدگویی توبیخ زخم‌زبان سرزنش سرکوفت شماتت قدح مذمت ملامت
    متضاد:
    ستایش

ارجاع به لغت نکوهش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نکوهش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نکوهش

لغات نزدیک نکوهش

پیشنهاد بهبود معانی