امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نگار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نقش، تصویر

فونتیک فارسی

negaar
اسم
painting, design, picture

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- نگاری بی‌نظیر

- unique design

- طرح پرنقش‌ و نگار

- a fussy pattern
معشوق، محبوب، دلدار، یار

فونتیک فارسی

negaar
اسم
lover, mistress, beloved one

- نگار من که به مکتب نرفت و نامه نوشت

- my darling who went to no school and yet could write

- نگار من که جفا کار بود و ...

- my lover who was cruel and ...

- زیبایی وصف‌ناپذیر نگار حافظ

- the ineffable beauty of Hafez' beloved
نام زن

فونتیک فارسی

negaar
اسم خاص
feminine proper noun, Negar

- نگار کاملا بی‌استعداد است

- Negar is totally talentless

- نگار هیچ وقت درمورد چیزی احساس گناه نداشت

- Negar never felt guilty about anything
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نگار

  1. مترادف:
    بت دلبر دلداده صنم محبوب معشوق ول یار
  1. مترادف:
    تصویر تندیس طرح نقاشی نقش

ارجاع به لغت نگار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نگار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نگار

لغات نزدیک نگار

پیشنهاد بهبود معانی