امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نگهداری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

negahdaari
guardianship, custody, keeping, safeguarding

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نگهداری

  1. مترادف:
    حفاظت حفظ صیانت
  1. مترادف:
    پاسداری حراست محارست محافظت وقایت
  1. مترادف:
    توجه مراقبت مواظبت
  1. مترادف:
    بازداری ضبط کف
  1. مترادف:
    پرستاری سرپرستی

ارجاع به لغت نگهداری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نگهداری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نگهداری

لغات نزدیک نگهداری

پیشنهاد بهبود معانی