با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    نیک به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    خوشایند، خوب

    فونتیک فارسی

    nik
    صفت
    nice, good

    - «نیک» و «بد» متضاد هستند.

    - "Good" and "bad" are antonymous.

    - جنایت او نام نیک پدرش را لکه‌دار کرد.

    - His crime blotted his father's good name.

    - کردار نیک، گفتار نیک، پندار نیک

    - good deeds, good words, and good thoughts
    به خوبی، بسیار

    فونتیک فارسی

    nik
    قید
    nicely, well, quite

    - (حافظ) گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود...

    - It seemed she had become quite fed up with our talk

    - نیک می‌دانستم که مرا دوست نداری

    - I knew well that you didn't care for me
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد نیک

    1. خوب، نکو، نیکو، هژیر ≠ بد، ناپسند
    2. خوش، مطبوع
    3. پسندیده، ستوده، مستحسن
    4. زیبا، ظریف
    5. تمام، کامل
    6. بسیار، خیلی، زیاد، سخت

    ارجاع به لغت نیک

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نیک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نیک

    لغات نزدیک نیک

    پیشنهاد بهبود معانی