با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    همه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    کل اشخاص، مردم

    فونتیک فارسی

    hame
    ضمیر
    all the people, everyone

    - نمایش‌های چارلی‌چاپلین همه را می‌خنداند.

    - Charlie Chaplin's shows used to amuse everyone.

    - چنان رفتار می‌کند که انگار ارباب همه است!

    - He acts as if he is everyone's boss!
    کل، تمام

    فونتیک فارسی

    hame
    ضمیر
    all, each, every, entire

    - همه‌ی سیب‌ها را خورد.

    - She ate all of the apples.

    - همه‌ی کشور

    - the entire country
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد همه

    1. تمام، جمع، جمعاً، جملگی، جمله، جمهور، جمیع، عام، عامه، عموم، عموماً، کل، کلاً، مجموع، هر، همگان، همگی، یکسر

    ارجاع به لغت همه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «همه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همه

    لغات نزدیک همه

    پیشنهاد بهبود معانی