با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    همکاری به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فونتیک فارسی

    hamkaari
    cooperation, collaboration

    - همکاری بسیار کمی بین دو کشور برقرار است.

    - There's very little cooperation between the two countries.

    - همکاری بین این دو شرکت موفقیت‌آمیز بود.

    - The collaboration between the two companies was successful.
    عامیانه cahoots
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد همکاری

    1. معاضدت، همراهی، همیاری
    2. دستیار، شراکت، هم‌پیشگی، همدستی، هم‌شغلی، هم‌قطاری

    ارجاع به لغت همکاری

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «همکاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همکاری

    لغات نزدیک همکاری

    پیشنهاد بهبود معانی