با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

هنر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعالیتی که جهت خلق آثار مبتنی بر برداشت‌های شخصی انجام می‌شود

فونتیک فارسی

honar
اسم
art, craftsmanship, artistry

- احمد درباره‌ی هنر چیزی نمی‌داند.

- Ahmad doesn't know much about art.

- مسائل شخصی هنر او را دستخوش محدودیت کرد.

- Personal problems constricted his art.
مهارت، صنعت، فن

فونتیک فارسی

honar
اسم
art, skill, ingenuity, adroitness, artifice, knack

- هنر دوست‌یابی

- the art of making friends

- اثر هنری

- artwork
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد هنر

ارجاع به لغت هنر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هنر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/هنر

پیشنهاد بهبود معانی