با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

واکسینه کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

واکسن تزریق کردن

فونتیک فارسی

vaaksine kardan
فعل متعدی
to vaccinate, to vax

- بچه‌ها را در برابر آبله واکسینه کردن

- to vaccinate children against smallpox

- تصمیم برای واکسینه کردن یک جمعیت زیاد

- the decision to vax a large population
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت واکسینه کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «واکسینه کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/واکسینه کردن

لغات نزدیک واکسینه کردن

پیشنهاد بهبود معانی