تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- یک جانور وحشی
- یک گیاه وحشی
- محل نگهداری جانوران وحشی
- در افریقا حیوان وحشی فراوان است.
- آدم غیوری که مثل گربهی وحشی میجنگید.
- آنان حیوانات وحشی را برای خوراک شکار میکردند.
- اسبی وحشی که هیچکس نمیتوانست آن را رام کند.
- اقوام وحشی
- بومیان وحشی
- وحشی و عصبانی
- جنگلهای وحشی
- این سرزمین وحشی و خالی از سکنه
- امواج وحشی و کفآلود دیوانهوار خود را صخرهها میزدند
- یک توفان وحشی
- وحشیانی که بر دروازهی تمدن ضربه فرود میآوردند
- یک قبیلهی وحشی در این جنگل زندگی میکنند
- من نمیتوانم با این وحشیها کنار بیایم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وحشی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/وحشی