امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پارس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عوعوی سگ

فونتیک فارسی

paars
اسم
bark, barking, yelping

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- او سگ‌ها را خو داده بود که به مجرد به صدا درآمدن زنگ پارس کنند.

- He had conditioned the dogs to bark as soon as a bell was rung.

- صدای پارس سگ از پایین خیابان شنیده می‌شد.

- The barking of the dogs could be heard from down the street.
ایران، فارس

فونتیک فارسی

paars
اسم خاص
Parsa, Fars

- دولت محلی فارس

- the local government of Fars

- قوم پارس به رسوم بی‌مانندشان معروف‌اند.

- The Pars tribe is known for their unique traditions.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پارس

  1. مترادف:
    ایران‌زمین ایران فارس
  1. مترادف:
    عوعو واق‌واق هفهف
  1. مترادف:
    پوزپلنگ

ارجاع به لغت پارس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پارس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پارس

لغات نزدیک پارس

پیشنهاد بهبود معانی