امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پاییدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

paay(')idan
to watch, to fix one's eyes on

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
مهجور
await
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پاییدن

  1. مترادف:
    حراست مراقبت مواظبت
  1. مترادف:
    دیدزدن مراقب‌بودن مواظب‌بودن
  1. مترادف:
    دوام‌داشتن ماندن
  1. مترادف:
    توجه کردن مترصدبودن

ارجاع به لغت پاییدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاییدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پاییدن

لغات نزدیک پاییدن

پیشنهاد بهبود معانی