امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پرداختن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

pardaakhtan
to pay, to settle, to polish, to furbish, to give a finish to, to proceed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرداختن

  1. مترادف:
    ادا کردن تادیه کردن کارسازی کردن
    متضاد:
    دریافت کردن
  1. مترادف:
    دادن گذاردن واگذاردن وام‌گذاردن
  1. مترادف:
    جلادادن صیقل‌زدن
  1. مترادف:
    اعتنا کردن توجه کردن
  1. مترادف:
    مشغول‌شدن

ارجاع به لغت پرداختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرداختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پرداختن

لغات نزدیک پرداختن

پیشنهاد بهبود معانی