امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پروانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مجوز

فونتیک فارسی

parvaane
اسم
permission, certificate, permit, license

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- پروانه یا اجازه‌ی حرکت (کشتی)

- sailing orders

- آنها پروانه‌ی ساخت 200 خانه‌ی جدید را دارند

- They have permission to build 200 new houses
(مکانیک) پره، ملخ

فونتیک فارسی

parvaane
اسم
fan, propeller

- لوله‌کش بدون پروانه

- a gypsy plumber

- تسمه‌ی پروانه (اتومبیل)

- fan belt
(جانورشناسی) شاه‌پرک، حشره‌ای با بال‌های نازک و رنگی

فونتیک فارسی

parvaane
اسم
butterfly

- نور پروانه را به سوی خود می‌کشد.

- Light attracts moths.

- ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز

- o,bird of dawn, learn love from the moth

- طبیعت به این گل زیبایی داده است تا پروانه را جلب کند.

- Nature has endowed this flower with beauty so that it may attract butterflies.

- زیبایی رنگ‌آمیزی یک پروانه

- the beauty of a butterfly's coloration

- پروانه دارای چشمان مرکب است.

- A butterfly has compound eyes.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پروانه

  1. مترادف:
    اجازه پته جواز حکم فرمان گواهی مجوز
  1. مترادف:
    پره ملخ
  1. مترادف:
    شب‌پره

ارجاع به لغت پروانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پروانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پروانه

لغات نزدیک پروانه

پیشنهاد بهبود معانی