شکل نوشتاری دیگر این لغت: پرچمدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- پرچمدار با افتخار جلوی نمایش رفت.
- این ورزشکار جوان در طول مسابقات قهرمانی بهعنوان پرچمدار تیمش ظاهر شد.
- این کنفرانس یک پرجمدار مشهور در صنعت را معرفی کرد.
- او پرچمدار در فناوری انرژیهای تجدیدپذیر بود.
- گلهای پرچمدار در اوایل بهار شکوفا شدند.
- هر گیاه پرچمدار بوی منحصربهفردی تولید میکرد که زنبورها را جذب میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرچمدار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پرچمدار