امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

pari
قدیمی faerie, faery
hob
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پری

  1. مترادف:
    امتلا انباشتگی ملاء
  1. مترادف:
    کثرت
  1. مترادف:
    اشباع سیری
  1. مترادف:
    فرشته ملک
    متضاد:
    عفریت عفریته
  1. مترادف:
    حور حوری

ارجاع به لغت پری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پری

لغات نزدیک پری

پیشنهاد بهبود معانی