با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

پریسا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مانند پری، افسونگر

فونتیک فارسی

parisaa
صفت
ادبی fairy-like, beautiful, fairy-faced

- لباسی درخشان از جنس پارچه‌ای پریسا

- a luminous dress made of a fairy-like textile

- دخترک ظاهری پریسا، گونه‌های گلگون و چشمانی درخشان داشت.

- The little girl had a fairy-faced appearance, with rosy cheeks and sparkling eyes.
نام زن

فونتیک فارسی

parisaa
اسم خاص
(feminine proper noun) Parisa

- او نامزد پریسا است.

- He is engaged to Parisa.

- پریسا همیشه زود سر کلاس حاضر می‌شود و هیچ‌وقت مهلت انجام تکالیفش را از دست نمی‌دهد.

- Parisa is always early to class and never misses a deadline.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پریسا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پریسا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پریسا

لغات نزدیک پریسا

پیشنهاد بهبود معانی