با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

پز دادن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فخر فروختن، فخرفروشی کردن، به رخ دیگران کشیدن

فونتیک فارسی

poz daadan
فعل لازم
to show off, to put on airs, to gussy, to flaunt, to roister, to boast

- برای پز دادن دانشنامه‌ی دکتری خود را قاب کرده بود.

- To show off, he had framed his doctorate diploma.

- او برای اینکه پز دانش تاریخی‌اش را در بحث‌های کلاسی بدهد، هیچ فرصتی را از دست نمی‌دهد.

- He never misses an opportunity to show off his knowledge of history during class discussions.

- او با اتومبیل جدیدش پز می‌دهد.

- He is showing off his new car.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پز دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پز دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پز دادن

لغات نزدیک پز دادن

پیشنهاد بهبود معانی