امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پستچی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مامور نامه‌رسان

فونتیک فارسی

postchi
اسم
postman, letter carrier, mailman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- دیروز سگ ما پستچی را گاز گرفت.

- Our dog bit the postman yesterday.

- پستچی بسته‌ام را امروز تحویل داد.

- The postman delivered my parcel this morning.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پستچی

  1. مترادف:
    برید پیک چاپار فراش نامه‌رسان

ارجاع به لغت پستچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پستچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پستچی

لغات نزدیک پستچی

پیشنهاد بهبود معانی