پوست کن به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
فرد یا چیزی که کارش کندن پوست چیزی است
فونتیک فارسی
poostkan
اسم
huller, peeler, husker
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- پوست‌کن می‌توانست گندم را از سبوس جدا کند.
- The huller was able to separate the wheat from the chaff.
- باید یک پوست‌کن جدید برای آشپزخانه‌ام بخرم.
- I need a new peeler for my kitchen.
- پوست‌کن سیب‌زمینی
- the potato peeler
ارجاع به لغت پوست کن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «پوست کن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پوست کن
لغات نزدیک پوست کن
- - پوستکلفت
- - پوستکلفتی
- - پوست کن
- - پوست کندن
- - پوست کندن از حیوان