با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

پیشنهاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طرح، توصیه، قصد

فونتیک فارسی

pishnahaad
اسم
suggestion, proposal, motion, offer, bid, recommendation, offering, proffer, tender, proposition, overture

- پیشنهاد مرا پذیرفت.

- He accepted my offer.

- پیشنهاد قابل‌ قبول

- an acceptable offer

- همه‌ی آن‌ها با پیشنهاد موافقت کردند.

- They all assented to the proposition.

- بیایید موقتاً این پیشنهاد را کنار بگذاریم.

- Let us lay this proposal aside temporarily.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیشنهاد

ارجاع به لغت پیشنهاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیشنهاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پیشنهاد

پیشنهاد بهبود معانی