با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    پیشگام به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    معادل انگلیسی لغت:
    ancestor, cutting edge, forerunner, forward, groundbreaking, harbinger, leader, mastermind, pacemaker, pathfinder, pilot, pioneer, point man, precursor, trendsetter, vanguard
    front-runner
    avant-garde
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پیشگام

    1. پیشاهنگ، پیشتاز، پیشرو، طلایه‌دار، ≠ دنباله‌رو

    ارجاع به لغت پیشگام

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پیشگام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پیشگام

    لغات نزدیک پیشگام

    پیشنهاد بهبود معانی