امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پیمودن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

peymoodan
to measure, to travel, to fraverse, to go, [lit.] to drink

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
هوانوردی و کشتیرانی
log
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیمودن

  1. مترادف:
    درنوردیدن طی کردن
  1. مترادف:
    آشامیدن نوشیدن
  1. مترادف:
    اندازه‌گرفتن اندازه‌گیری مساحت‌سنجی مساحی

ارجاع به لغت پیمودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیمودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پیمودن

لغات نزدیک پیمودن

پیشنهاد بهبود معانی